امروز 11 اردیبهشت 1392 روز مادر
روز خوبی است
و عجیب
و سرآغاز روزهای شیرین
حتی در 10 روز گذشته حدس هم نمیزدم
ساعت حدود 8 شب فهمیدم که حامله ام
عجیبه، نه؟
از ته دلم خدا رو شکر کردم
به خاطر اینکه علی رغم همه خرابکاریهام، نذاشت غصه بخورم و راضی نشد که رنج بکشم. خدایی که تا این لحظه همش بوده و برای بقیه اش هم حتما هست. امیدوارم که من قدردان همه نعمتها باشم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه بوسه خیلی خوشحاله
منم قراره تا جایی که راه داره استفاده کنم. دکتر گفته استراحت کن. منم قراره فقط آشپزی کنم اونم چون دستپخت ب رو نمیپسندم. دیگه همه بقیه کارها با خودشه از خرید و تمیزی و جارو و ظرف و …. هر چی شد خلاصه. خودشم گفته همه کارها رو میکنه و حتی حاضره من رو باد هم بزنه :دی
من فقط باید بشینم و آهنگ گوش کنم و برم استخر و یوگا کار کنم و خلاصه به خودم و نینی جان برسم.
خدا انشالا نینی و بابای نینی رو برای ما نگه داره
باید حواسم باشه انقدر لپ تاپ رو نذارم روی دلم و پاهام، خدایا چقدر باید کتاب بخونم و مطالعه کنم. فعلا که صرفا ویدئوهای زایمان طبیعی رو توی یوتیوب دیدم، والا نوعی خودآزاریه
ولی یه دونه دیدم خیلی عالی بود، خانومه فکر کنم انگلیسیه رفته وسط برکه پر آب و درخت و سبز و خوشگل، بدون هیچ کمک حرفه ای، فقط خودش و شوهرش و بقیه بچه هاش، زایمان میکنه … اصلا عجیب بود البته بچه چهارمشه ولی خب بازم والا خیلی دل و جرات میخواد
شب رفتم خونه مادرم اینا و از آنجا مادربزرگم اینا، شام بودیم، خوش گذشت
احساس میکنم هیجانم رو کم منتقل کردم ولی واقعیت اینه که وقتی توی آزمایشگاه پارس روبروی بانک تجارت بلوارط. جواب آزمایش رو دیدم و اون عدد 232 و اینکه بالای 25 علامت بارداریه، لبخندم خیلی عمیق بود و تشکرم از خداوند از اون ته مه های قلبم. شما نمیدونید برای کسی که یکبار ماهی کوچولوش رو با دستهای خودش از بین برده، اگرچه به میل خودش نبوده ولی چاره دیگه ای هم نداشته، چقدر این مسئله عمیقه …اون زمان من با چشم گریون دعا کردم که خداوند این نینی رو از من بگیره و بده به اون خانمی که توی مطب دکتر توی مشهد دیده بودم و بهم گفته بود دستتون رو رو سر ما هم بکشید. و اینکه حالا خداوند همون دفعه اول با مهربانی حرف منو شنیده باشه چقدر مهم و بزرگه
امیدوارم خداوند به ما کمک کنه
من میدونم که خداوند شرایط اون موقع بوسه رو می فهمید و اینکه این بچه اون موقع و بعد اون تحت فشار بود و خدایا شکرت که حالا خوشحاله خوشحاله. خدای مهربان خواهش میکنم به من کمک کن برای اینکه قدر نینی گولو و بابای نینی گولو رو بدونم و بتونم شکر همه نعمتهات رو بجا بیارم.